بسم رب الشهدا و الصدیقین.
دلم چقدر هوای سوریه را دارد.دلم چقدر حال و هوای آن جوانانی را که کیلومتر ها از خانواده و عزیزانشان دور میشوند برای حفاظت از حرم میروند می خواهد. دلم چقدر شهادت در این راه را می خواهد.
دلم ناخودآگاه به سمت سوریه و شهدا و شهادت پر میکشد.
اما دلم،چشمم هیچکدام روی دیدن شهدا را ندارد.چه کار کردیم؟جواب خونشان را چگونه دادیم؟
چه کسی به ما آموخت جواب خوبی کسی که از جانش برای ما می گذرد کارهایی است که امروز ما داریم انجامش می دهیم.کارهایی که وقتی همه قلم به دست می گیرند موضوع های مهمی برای نوشتن و تامل است.
نمیدانم آیا واقعا روی گفتن این را دارم که بگویم "شهدا شرمنده ام"؟
دوست انقلابی من که می گویی من فرزند انقلابم، آیا واقعا طوری رفتار کرده ای که "شهدا شرمنده ایم "روزی تکه کلامت نباشد؟
دلم میگیرد وقتی شهدا بدون هیچ چشم داشتی می روند و برای امنیت و آرامش ما از خون خود می گذرند اما جوانان ما در سخنرانی ها و تریبون آزاد ها آن ها را هدف قرار می دهند و گاهی با بی شرمی لب به توهین می گشایند.
نمیدانم اگر روزی شهیدی را ببینم به او چه بگویم؟بگویم اشتباه کردیم،جوانی کردیم،خامی شهدا نگاهی...
ادامه مطلبما را در سایت شهدا نگاهی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : dafsarenasle4-khf بازدید : 6 تاريخ : سه شنبه 10 اسفند 1395 ساعت: 7:09